آن عشرت نو از جلال الدین محمد مولوی غزل 1570

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

آن عشرت نو که برگرفتیم

1 آن عشرت نو که برگرفتیم پا دار که ما ز سر گرفتیم

2 آن دلبر خوب باخبر را مست و خوش و بی‌خبر گرفتیم

3 هر لحظه ز حسن یوسف خود صد مصر پر از شکر گرفتیم

4 در خانه حسن بود ماهی رفتیمش و بام و در گرفتیم

5 آن آب حیات سرمدی را چون آب در این جگر گرفتیم

6 چون گوشه تاج او بدیدیم مستانه‌اش از کمر گرفتیم

7 هر نقش که بی‌وی است مرده‌ست از بهر تو جانور گرفتیم

8 هر جانوری که آن ندارد او را علف سقر گرفتیم

9 هر کس گهری گرفت از کان از کان همه سیمبر گرفتیم

10 از تابش نور آفتابی چون ماه جمال و فر گرفتیم

11 شمس تبریز چون سفر کرد چون ماه از آن سفر گرفتیم

عکس نوشته
کامنت
comment