1 آن رخت کتان خویش من رفتم و پردختم چون گرد به ماندستم تنها من واین باهو
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 هر باد، که از سوی بخارا به من آید با بوی گل و مشک و نسیم سمن آید
2 بر هر زن و هر مرد، کجا بروزد آن باد گویی: مگر آن باد همی از ختن آید
1 اگر گل آرد بار آن رخان او، نه شگفت هر آینه چو همه میخورد گل آرد بار
2 به زلف کژ ولیکن به قد و قامت راست به تن درست ولیکن به چشمکان بیمار
1 به چنگال قهر تو در، خصم بد دل بود همچو چرزی به چنگال شاهین
1 هرکه نامخت ازگذشت روزگار نیز ناموزد ز هیچ آموزگار
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به