سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

سعدی شیرازی
سعدی شیرازی

آن به که چون منی نرسد در از سعدی شیرازی غزل 1072

غزل 1072 ام از 1930 غزلیات

آن به که چون منی نرسد در وصال دوست

1 آن به که چون منی نرسد در وصال دوست تا ضعف خویش حمل کند بر کمال دوست

2 رشک آیدم ز مردمک دیده بارها کاین شوخ دیده چند ببیند جمال دوست

3 پروانه کیست تا متعلق شود به شمع باری بسوزدش سبحات جلال دوست

4 ای دوست روزهای تنعم به روزه باش باشد که در فتد شب قدر وصال دوست

5 دور از هوای نفس، که ممکن نمی‌شود در تنگنای صحبت دشمن، مجال دوست

6 گر دوست جان و سر طلبد ایستاده‌ایم یاران بدین قدر بکنند احتمال دوست

7 خرم تنی که جان بدهد در وفای یار اقبال در سری که شود پایمال دوست

8 ما را شکایتی ز تو گر هست هم به توست در پیش دشمنان نتوان گفت حال دوست

9 بسیار سعدی از همه عالم بدوخت چشم تا می‌نمایدش همه عالم خیال دوست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آن به که چون منی نرسد در وصال دوست

شاعر شعر آن به که چون منی نرسد در وصال دوست چه کسی است ؟

شاعر شعر آن به که چون منی نرسد در وصال دوست سعدی شیرازی می باشد.

شعر آن به که چون منی نرسد در وصال دوست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر آن به که چون منی نرسد در وصال دوست چیست ؟

قالب شعر آن به که چون منی نرسد در وصال دوست غزل است

مضمون اصلی شعر آن به که چون منی نرسد در وصال دوست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر