🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

عطار نیشابوری
عطار نیشابوری

آن امام دین از عطار نیشابوری الهی نامه 4321

الهی نامه 4321 ام از 5015 آغاز کتاب

آن امام دین چنین گفتست راست

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
  • 31
  • 32
  • 33

1 آن امام دین چنین گفتست راست کان چنان قربی که نزدیک خداست

2 اهل لطف و طبع را کس در جهان آن نیابد آشکارا و نهان

3 از زفانها هر سخن بیرون رود از زفان شاعران موزون رود

4 آنکه بود او سرور پیغامبران گفت در زیر زفان شاعران

5 هست حق را گنجهای بیشمار سر آن یک میندانند از هزار

6 هم قوافی کان خوش و یکسان بود زان سخن بسیار در قرآن بود

7 گر قوافی را رواجی نیستی بر سر هر خطبه تاجی نیستی

8 نظم ونثری کان میان امتست از قوافی آن سخن را حرمتست

9 گر پیمبرمی نخواندی شعر راست پادشا جولاهه گر نبود رواست

10 چون جهودان ساحرش میخواندند بت پرستان شاعرش میخواندند

11 حق تعالی گفت این بس ظاهرست کو بحق نه ساحر ونه شاعرست

12 شاعری در منصب پیغامبری همچو حجامیست در اسکندری

13 آنکه باشد هر دو کونش ارزنی خوشه چینی چون کند در خرمنی

14 حق چو گفتش نیست شاعر زان نبود ورنه او را در سخن تاوان نبود

15 بود او هم در عرب هم در عجم افصح الفصحاء فی کل الامم

16 شاعران را نطق او خاموش کرد در لفظش حلقهشان در گوش کرد

17 هم فصیحان پیش او الکن شدند هم ظریفان جهان کودن شدند

18 باز با جبریل گفت ای محترم من نیم قاری نبود او لاجرم

19 هر دو عالم زیر پایش بود خاک گر نبود او قاری و شاعر چه باک

20 شعر از طبع آید و پیغامبران طبع کی دارند همچون دیگران

21 روح قدسی را طبیعت کی بود انبیا را جز شریعت کی بود

22 در سخن آمد بسی و اندکی گر بسنجی وزن گیرد بیشکی

23 شعر گفتن همچو زر پختن بود در عروض آوردنش سختن بود

24 لیکن آن کس را که زر باشد بسی کی تواند سختن آن هرگز هر کسی

25 گر بسنجی زر زر موزون بود ور بسی باشد ز وزن افزون بود

26 زر چو در میزان نمیگنجد بسی پس زر بسیار چون سنجد کسی

27 زر بسی سختن نه بس کاری بود چون توان سختن چو بسیاری بود

28 چون پیمبر خواجه اسرار بود در خور سرش سخن بسیار بود

29 چون بسختن در نمیآید زرش همچنان ناسخته میشد از برش

30 گر زر سخته دهد مرد کریم گرچه موزون باشد آن باشد سلیم

31 چون زر ناسخته او پخته بود سخت اگر گفتی سخن هم سخته بود

32 حاتم طی را ترازو کی نکوست لیک فرش بخل را زوطی نکوست

33 پادشا را زور بازو بس بود دست زر پاشش ترازو بس بود

شعر قالب : الهی نامه سبک : عراقی
عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آن امام دین چنین گفتست راست

شاعر شعر آن امام دین چنین گفتست راست چه کسی است ؟

شاعر شعر آن امام دین چنین گفتست راست عطار نیشابوری می باشد.

شعر آن امام دین چنین گفتست راست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر آن امام دین چنین گفتست راست چیست ؟

قالب شعر آن امام دین چنین گفتست راست الهی نامه است

سبک شعر آن امام دین چنین گفتست راست چیست ؟

سبک شعر آن امام دین چنین گفتست راست سبک عراقی است

مضمون اصلی شعر آن امام دین چنین گفتست راست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
عطار نیشابوری

آن امام دین از عطار نیشابوری الهی نامه 4321

الهی نامه 4321 ام از 5015 آغاز کتاب
بنر