آن یکی دیوانه از عطار نیشابوری الهی نامه 3226

عطار نیشابوری

آثار عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

آن یکی دیوانه را از اهل راز

1 آن یکی دیوانه را از اهل راز گشت وقت نزع جان کندن دراز

2 از سر بی قوتی و اضطرار همچو ابری خون فشان بگریست زار

3 گفت چون جان ای خدا آوردهٔ چون همی بردی چرا آوردهٔ

4 گر نبودی جان من بر سودمی زین همه جان کندن ایمن بودمی

5 نه مرا از زیستن مردن بدی نه ترا آوردن و بردن بدی

6 کاشکی رنج شد آمد نیستی گر شد آمد نیستی بد نیستی

7 چون ترا مرگست و آتش پیش در ظلم تا چندی کنی زین بیشتر

8 مرگ گوئی نیست جانت را تمام کاتشیش از ظلم در باید مدام

عکس نوشته
کامنت
comment