جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

آن از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 2765

غزل 2765 ام از 6329 غزلیات

آن شمع چو شد طرب فزایی

1 آن شمع چو شد طرب فزایی پروانه دلان به رقص آیی

2 چون جان برسد نه تن بجنبد جان آمد از لحد برآیی

3 چون بانگ سماع در که افتاد ای کوه گران کم از صدایی

4 کاین باد بهار می‌رساند رقصانی شاخ را صلایی

5 در ذره کجا قرار ماند خورشید به رقص در سمایی

6 هم آتش و دود گشته پیچان از آتش روی جان فزایی

7 ماهی صنما ز روح بی‌جسم شوخی شکری یکی بلایی

8 گه کوته و گه دراز گشتیم با سایه صورت همایی

9 هم بر لب دوست مست گشتیم نالان شده مست همچو نایی

10 بر باد سوار همچو کاهیم اندر جولان ز کهربایی

11 چون پشه ز خون خویش مستیم وز دیگ جگر دلا ابایی

12 اندر خلوت به هوی هویی در جمعیت به های هایی

13 در صورت بنده کمینیم در سر صفت یکی خدایی

14 این داد خدیو شمس تبریز بی کبر ولیک کبریایی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آن شمع چو شد طرب فزایی

شاعر شعر آن شمع چو شد طرب فزایی چه کسی است ؟

شاعر شعر آن شمع چو شد طرب فزایی جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر آن شمع چو شد طرب فزایی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر آن شمع چو شد طرب فزایی چیست ؟

قالب شعر آن شمع چو شد طرب فزایی غزل است

مضمون اصلی شعر آن شمع چو شد طرب فزایی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر باحال, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر باحال, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر