- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شکر که «عباس شه » خلد سیر کرد چو طی دفتر ایام خود
2 ساخت گرامی خلفی یادگار زنده از او کرد همان نام خود
3 خسرو دین پرور عادل «صفی » آنکه ازو یافت جهان کام خود
4 خاست چو بر پا علم دولتش صبح از او کرد جهان شام خود
5 خانه دین، زین خور تابنده باز دید پر از نور در و بام خود
6 جامه دارایی این ملک را قدر بیفزود ز اندام خود
7 دور به عدلش ز حوادث گرفت نقد ز کف داده آرام خود
8 چشم دلش، بیند الهی مدام پر ز می لطف خدا جام خود
9 صعوه صفت، جان و تن دشمنان بیند الهی همه در دام خود
10 کرد چو تاریخ جلوسش طلب واعظ ما از دل ناکام خود
11 از سر اخلاص دعا کرد و گفت: «باد جهانگیر چو انعام خود»