1 ای لطف تو تریاک غم و داروی درد مانند تو در جهان کسی لطف نکرد
2 هر کو بدر تو روی زردی آورد پنج اشرفیش بکف نهی چون گل زرد
1 گر زخم عشق بر دل مردم جراحت است مارا ز زخم تیر بتان چشم راحت است
2 گل راست حسن و بسته دهان مرا نمک حسن نکو بسی است سخن در ملاحت است
1 تاخریدار تو شد گل آبرو صدجا فروخت هرکه یوسف میخرد نتاوند استغنا فروخت
2 بهر آن ترسا پسر گر جان فروشم عیب نیست پیر ما دنیا و دین در خانه ترسا فروخت