- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به شکرخنده اگر میببرد جان مرا متع الله فوادی بحبیبی ابدا
2 جانم آن لحظه بخندد که ویش قبض کند انما یوم اجزای اذا اسکرها
3 مغز هر ذره چو از روزن او مست شود سبحت راقصه عز حبیبی و علا
4 چونک از خوردن باده همگی باده شوم انا نقل و مدام فاشربانی و کلا
5 هله ای روز چه روزی تو که عمر تو دراز یوم وصل و رحیق و نعیم و رضا
6 تن همچون خم ما را پی آن باده سرشت نعم ما قدر ربی لفوادی و قضا
7 خم سرکه دگرست و خم دوشاب دگر کان فی خابیه الروح نبیذ فغلی
8 چون بخسپد خم باده پی آن میجوشد انما القهوه تغلی لشرور و دما
9 می منم خود که نمیگنجم در خم جهان برنتابد خم نه چرخ کف و جوش مرا
10 می مرده چه خوری هین تو مرا خور که میم انا زق ملئت فیه شراب و سقا
11 وگرت رزق نباشد من و یاران بخوریم فانصتوا و اعترفوا معشرا اخوان صفا