1 رخصت طوفان دهم گر اشک عالمگیر را گم کند چون موج دریا رشته تدبیر را
2 دل که بی آه است خواهم از نظر افکندنش بر میان بهر چه بندم ترکش بی تیر را
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 آنکه گرداند ز ما دانسته راه خویش را کاش می آموخت برگشتن نگاه خویش را
2 انتقام فتنه از بیباکی من می کشد خوی حسن از عشق می داند گناه خویش را
1 ای نام تو قبله زبانها چشم دلها چراغ جانها
2 آیینه راز توست عالم پیداست ز نامها نشانها
1 اگر دنیا اگر عقبا علی بن ابیطالب اگر امروز اگر فردا علی بن ابیطالب
2 فروغ دیده وحدت صفای سینه کثرت بهشت خاطر دانا علی بن ابیطالب
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به