- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دهم دو ملک به یک نغمه رباب عوض کنم به سایه ابری صد آفتاب عوض
2 ز قید خانقهم دل گرفته دیر کجاست؟ که زهد ناب کنم با شراب ناب عوض
3 سبویم از چه زمزم شکسته می آید به گردن خم می افکنم طناب عوض
4 دلی ز بادیه کعبه تشنه تر دارم روم به دیر به طوفان کنم شراب عوض
5 طمع که سر به زمین داد آبرویم را به جوی حاصلم آرد به جرعه آب عوض
6 فلک که پرده ز چشم حسود دور انداخت ز تاب می فکند بر رخم نقاب عوض
7 عمارت دل من دور چرخ برهم زد که نیست مایه صد گنج این خراب عوض
8 به مدعای دل خود کجا رسم؟ هیهات که صد سؤال مرا نیست یک جواب عوض
9 کنون دل و خرد از خواب چشم بگشایند که رفت دیده سوداییم به خواب عوض
10 نماند مایه «نظیری » قناعت اکسیر است مجو جز از در همت به هیچ باب عوض