ترا به صحبت ما سر فرو نمی‌آید از سیف فرغانی غزل 260

سیف فرغانی

آثار سیف فرغانی

سیف فرغانی

ترا به صحبت ما سر فرو نمی‌آید

1 ترا به صحبت ما سر فرو نمی‌آید ز بنده شرم چه داری بگو نمی‌آید

2 به دور حسن تو بیرون عاشقی کاری بیازموده‌ام از من نکو نمی‌آید

3 دلم به روی تو هرگز نمی‌کند نظری که تیر غمزه شوخت بر او نمی‌آید

4 همی‌خورند غمم آشنا و بیگانه که چون به نزد تو آن ماه‌رو نمی‌آید

5 ترازوییست در او سنگ خویشتن‌داری چنانکه جز به زرش سر فرو نمی‌آید

6 قرار داد که آیم به دیدن تو شبی کنون قرار ز من رفت و او نمی‌آید

7 دلم وصال تو می‌خواهد اینچنین دولت به صبر یافت توان و این ازو نمی‌آید

8 نبود با تو مرا عشق روزگاری ازآن به روزگار تغیر درو نمی‌آید

9 چرا نمی‌کند اندیشه سیف فرغانی که هیچ حاصل ازین گفتگو نمی‌آید

عکس نوشته
کامنت
comment