1 معانی خوشی جانا بیان کن توجه میکنی باری چنان کن
1 رند مستی جو دمی با او برآ از در میخانهٔ ما خوش درآ
2 مجلس ما را غنیمت می شمر زانکه اینجا خوشتر از هر دو سرا
1 عیسی گردون نشین تابع تو در ازل موسی دریا شکاف امت تو لم یزل
2 مهر منور نقاب از هوس روی تو بر رخ مه می کشد نقش خیالت بحل
1 گفتیم خدای هر دو عالم گفتیم محمد و علی هم
2 گفتیم نبوت و ولایت در ظاهر و باطنند باهم