-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بگو به جان مسافر ز رنجها چونی ز رنجهای جهان و ز رنج ما چونی
2 تو همچو عیسی و اندیشهها جهودانند ز مکر و فعل جهودان بگو مرا چونی
3 ز دشمنان و ز بیگانگان زیانت نیست که از دو چشم تو دورند ز آشنا چونی
4 ایا کسی که خوشی با وفا و صحبت خلق بپرسمت ز وفاهای بیوفا چونی
5 تو همچو مرغ ز باز اجل گریزانی ز ترس و جهد بریدن در این هوا چونی
6 اجل حیات توست ار چه صورتش مرگست اگر نه غافلی از وی گریزپا چونی