بگو دل را که از جلال الدین محمد مولوی غزل 658

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

بگو دل را که گرد غم نگردد

1 بگو دل را که گرد غم نگردد ازیرا غم به خوردن کم نگردد

2 نبات آب و گل جمله غم آمد که سور او به جز ماتم نگردد

3 مگرد ای مرغ دل پیرامن غم که در غم پر و پا محکم نگردد

4 دل اندر بی‌غمی پری بیابد که دیگر گرد این عالم نگردد

5 دلا این تن عدو کهنه تست عدو کهنه خال و عم نگردد

6 دلا سر سخت کن کم کن ملولی ملول اسرار را محرم نگردد

7 چو ماهی باش در دریای معنی که جز با آب خوش همدم نگردد

8 ملالی نیست ماهی را ز دریا که بی‌دریا خود او خرم نگردد

9 یکی دریاست در عالم نهانی که در وی جز بنی آدم نگردد

10 ز حیوان تا که مردم وانبرد درون آب حیوان هم نگردد

11 خموش از حرف زیرا مرد معنی بگرد حرف لا و لم نگردد

عکس نوشته
کامنت
comment