اشک طرف دیده را گردید از پروین اعتصامی قطعه‌ 82

پروین اعتصامی

آثار پروین اعتصامی

پروین اعتصامی

اشک طرف دیده را گردید و رفت

1 اشک طرف دیده را گردید و رفت اوفتاد آهسته و غلتید و رفت

2 بر سپهر تیرهٔ هستی دمی چون ستاره روشنی بخشید و رفت

3 گر چه دریای وجودش جای بود عاقبت یکقطره خون نوشید و رفت

4 گشت اندر چشمهٔ خون ناپدید قیمت هر قطره را سنجید و رفت

5 من چو از جور فلک بگریستم بر من و بر گریه‌ام خندید و رفت

6 رنجشی ما را نبود اندر میان کس نمیداند چرا رنجید و رفت

7 تا دل از اندوه، گرد آلود گشت دامن پاکیزه را بر چید و رفت

8 موج و سیل و فتنه و آشوب خاست بحر، طوفانی شد و ترسید و رفت

9 همچو شبنم، در گلستان وجود بر گل رخساره‌ای تابید و رفت

10 مدتی در خانهٔ دل کرد جای مخزن اسرار جان را دید و رفت

11 رمزهای زندگانی را نوشت دفتر و طومار خود پیچید و رفت

12 شد چو از پیچ و خم ره، با خبر مقصد تحقیق را پرسید و رفت

13 جلوه و رونق گرفت از قلب و چشم میوه‌ای از هر درختی چید و رفت

14 عقل دوراندیش، با دل هر چه گفت گوش داد و جمله را بشنید و رفت

15 تلخی و شیرینی هستی چشید از حوادث با خبر گردید و رفت

16 قاصد معشوق بود از کوی عشق چهرهٔ عشاق را بوسید و رفت

17 اوفتاد اندر ترازوی قضا کاش میگفتند چند ارزید و رفت

عکس نوشته
کامنت
comment