-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 معلم چون به تعلیم خط از دستش قلم گیرد خط او بیند و تعلیم از آن مشگین رقم گیرد
2 ستم گویند هر کس از معلم یاد می گیرد معلم آید و زان شوخ تعلیم ستم گیرد
3 چنین افسانه ی خوش که دل گفت از دهان او خضر گر بشنود از غیرتش خواب عدم گیرد
4 کشم سر در گریبان هر سحر بی آن گل خندان مبادا آه سردم در چراغ صبحدم گیرد
5 ازین سوزی که دارد پیر کنعان در غم یوسف سزد کز گوشه بیت الحزن آتش علم گیرد
6 اگر من سوختم بادا چراغ حسن او روشن قضا پروانهای از مطلع انوار کم گیرد
7 فغانی در حریم کویت آمد با دل سوزان چه سگ باشد که بیداغ تو خود را محترم گیرد