طیب الله از جلال الدین محمد مولوی غزل 2260

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

طیب الله عیشکم لا وحش الله منکم

1 طیب الله عیشکم لا وحش الله منکم حق آن خال شاهدت رو به ما آر ای عمو

2 دست جعفر که ماند از او بر سر کوه پرسمو شبه مهجور عاشق من وصال مصرم

3 دست او را دهان بدی شرح دادی از آن غم او می‌کند شرح بی‌زبان یا ظریفون فافهموا

4 ما همان دست جعفریم فی انقطاع الا ارحموا جنبشی که همی‌کنیم جمله قسری است فاعلموا

5 جنبش آنگه کند صدف که بود جفت جوهر او بس که گفتن دراز شد ذاحدیث منمنم

عکس نوشته
کامنت
comment