طایر بستان پرستم لیکنم پر از وحشی بافقی غزل 88

وحشی بافقی

آثار وحشی بافقی

وحشی بافقی

طایر بستان پرستم لیکنم پر باز نیست

1 طایر بستان پرستم لیکنم پر باز نیست گلشنم نزدیک اما رخصت پرواز نیست

2 در قفس گر ماند بلبل باغ عیشت تازه باد رونق گلزار از مرغ نواپرداز نیست

3 دهشتم در سنگلاخ هجر فرماید درنگ ورنه شوقم جز به راه وصل توسن تاز نیست

4 صعوهٔ کم زهره‌ام من وین دلیری از کجا رخصت پروازم اندر صیدگاه باز نیست

5 میر مجلس راچه بگشاید ز من جز دردسر زانکه چنگ من به قانون حریفان ساز نیست

6 آنکه من من شیشه دارد بار، سود آنگه کند کو بساط خود نهد جایی که سنگ‌انداز نیست

7 در بیان حال خود وحشی سخن سربسته گفت نکته‌دان داند که هر کس محرم این راز نیست

عکس نوشته
کامنت
comment