1 میخانه ذوق در گشادیم دگر لب بر لب جام می نهادیم دگر
2 در کوی خرابات مغان رندانه سرمست به خاک ره فتادیم دگر
1 رند مستی چو دمی با او برآ از در میخانهٔ ما خوش درآ
2 مجلس ما را غنیمت می شمُر زانکه اینجا خوشتر از هر دو سرا
1 مرد مردانه شاه مردان است در همه حال مرد مردان است
2 در ولایت ولی والی اوست بر همه کاینات سلطان است
1 ای دل ار عاشقی بیا از جان دلبر از جان بجو ز جان جانان
2 حکمت این حکیم را بنگر که در آن می شود خرد حیران