- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 طرب در این باغ میخرامد ز ساز فرصت پیام بر لب ز نرگس اکنون مباش غافلکه نیگرفتهست جام بر لب
2 اگر به معنی رسیده باشی خروش مستان شنیده باشی چو برگ تاکاند اهل مشرب نهفته ذکر مدام بر لب
3 رساند خلقی ز هرزه رایی به عرصهٔ قدرتآزمایی هجوم اشغال ژاژخابی چو توسن بیلجام بر لب
4 بهخودفروشیست عزتو شانبهحرف و صوتاست فخر یاران تو هم به قدرنفس پر افشان چو دستگاهکلام بر لب
5 ثبات ناز آنقدر ندارد بنای اقبال بیبقایت گذشتهگیر اینکه آفتابی رسانده باشی چو بام بر لب
6 مسایل مفتیان شنیدم به پشت و روی ورق رسیدم تصرف مال غصب دیدم حلال در دل حرام بر لب
7 ز خانقه هرکه سر برآرد مراتب جوع میشمارد طریقهٔ صوفیان ندارد به غیر ذکر طعام بر لب
8 گر از مکافات خبث غیبت شنیدهای وعدهٔ ندامت چرا زمانی ز زخم دندان نمیرسانی پیام بر لب
9 جنون چندین هزارشهرت فسرد درجیب سینهچاکی کسی نشد محرم صدایی از این نگینهای نام بر لب
10 خروش دیر و حرم در این ره نمود از درد و داغم آگه خداپرست است و الله الله، برهمن و رام رام بر لب
11 رقم زدم برتبسمگل ز ساعد چین در آستینت قلمکشیدم به موجگوهر ازآن خط مشکفام پر لب
12 جهان به صد رنگ شغل مایلمن وهمین طرزشوق بیدل تصورت سال و ماه در دل ترنمت صبح و شام بر لب