تا نگار من ز محفل پای در محمل از سنایی غزنوی غزل 90

سنایی غزنوی

سنایی غزنوی

سنایی غزنوی

تا نگار من ز محفل پای در محمل نهاد

1 تا نگار من ز محفل پای در محمل نهاد داغ حسرت عاشقان را سر به سر بر دل نهاد

2 دلبران بی دل شدند زانگه که او بربست بار عاشقان دادند جان چون پای در محمل نهاد

3 روز من چون تیره زلفش گشت از هجران او چون بدیدم کان غلامش رخت بر بازل نهاد

4 زان جمال همچو ماهش هر چه بود از تیره شب شد هزیمت چون نگارم رخ سوی منزل نهاد

5 زاب چشم عاشقان آن راه شد پر آب و گل تا به منزل نارمید او گام خود در گل نهاد

6 راه او پر گل همی شد کز فراق خود همی در دو دیدهٔ عالمی از عشق خود پلپل نهاد

7 چاکر از غم دل ز مهرت برگرفت از بهر آنک با اصیل الملک خواجه اسعد مقبل نهاد

عکس نوشته
کامنت
comment