1 سه چیز ببرد از سه چیز تو وصال از رخ گل و از لب مل و از روی جمال
2 سه چیز ببرد از سه چیزم همه سال از دل غم و از رخ نم و از دیده خیال
1 ای پری روی آدمی پیکر رنج نقاش و آفت بتگر
2 تیرگی مر خط ترا بنده است روشنایی رخ ترا چاکر
1 ای بر سر خوبان جهان بر سرهنگ پیش دهنت ذرّه نماید خرچنگ
1 بخار دریا بر اورمزد و فروردین همی فرو گسلد رشته های درّ ثمین
2 ز آب پاک دهان پر ستاره دارد ابر ز باد پاک شکم پر ستاره دارد طین