- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 طبیبی پری چهره در مرو بود که در باغ دل قامتش سرو بود
2 نه از درد دلهای ریشش خبر نه از چشم بیمار خویشش خبر
3 حکایت کند دردمندی غریب که خوش بود چندی سرم با طبیب
4 نمیخواستم تندرستی خویش که دیگر نیاید طبیبم به پیش
5 بسا عقل زورآور چیردست که سودای عشقش کند زیردست
6 چو سودا خرد را بمالید گوش نیارد دگر سر برآورد هوش