سوگند به خالی ز رخت گشته از خالد نقشبندی غزل 27

1 ای شده در دهر به دانش علم وی زده بر مهر ز عنبر رقم

2 نامه اندوه زدایت رسید شکوه کنان از من و رنج و الم

1 کملت مسافه کعبه الآمال حمدا لمن قد من بالاکمال

2 و اراح مرکبی الطلیح من السری و من اعتوارالحط و الترحال

1 ای رام ترا ابلق چرخ سرکش از یمن شه عادل افریدون وش

2 شاهی که سرا سیمه شود زال فلک چون رستم اگر پای نهد بر برش

1 بازم افتاد به دل داغ نگاری که مپرس لاله زاری است پر از لاله عذاری که مپرس

2 گشته جان صید بت تازه شکاری که مگوی شده دل بسته فتراک سواری که مپرس

1 عجایب نشاه ای زین دامن کهسار می‌آید تو گویی با نسیم صبح بوی یار می‌آید

2 ز خاکش یافت تسکین زخم‌های سینه ریشم تعالی الله چسان از مشک این کردار می‌آید