رنج از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 139

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

رنج تن دور از تو ای تو راحت جان‌های ما

1 رنج تن دور از تو ای تو راحت جان‌های ما چشم بد دور از تو ای تو دیده بینای ما

2 صحت تو صحت جان و جهانست ای قمر صحت جسم تو بادا ای قمرسیمای ما

3 عافیت بادا تنت را ای تن تو جان صفت کم مبادا سایه لطف تو از بالای ما

4 گلشن رخسار تو سرسبز بادا تا ابد کان چراگاه دلست و سبزه و صحرای ما

5 رنج تو بر جان ما بادا مبادا بر تنت تا بود آن رنج همچون عقل جان آرای ما

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر