بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

بیدل دهلوی
بیدل دهلوی

مکش ای آفتاب از فکر زربرپشت از بیدل دهلوی غزل 91

غزل 91 ام از 2828 غزلیات

مکش ای آفتاب از فکر زربرپشت آتش را

1 مکش ای آفتاب از فکر زربرپشت آتش را ز غفلت می‌پرستی چند چون زردشت‌، آتش را

2 به ترک ظلم‌، ظالم برنگردد از مزاج خود همان اخگر بودگر جمع‌گردد مشت آتش را

3 مشو با تندخویی از عدوی ساده‌دل ایمن که‌آخرروی نرم آب خواهدکشت آتش را

4 به اهل سوزکاوش داغ جانکاهی به بار آرد چوشمع زروی نادانی مزن انگشت آتش را

5 شرار خردهٔ زر، خرمن‌گل راست برق آخر چرا ای غنچه بیرون نفکنی ازمشت آتش را

6 خیال التفاتش از عتابم بیش می‌سوزد به‌گرمی فرق نتوان یافت روازپشت آتش را

7 نه‌تنها ناله زنهاری‌ست از برق عتاب او به قدر شعله اینجا می‌دمد انگشت آتش را

8 زر از دست خسان نتوان به جز سختی جداکردن که بی‌آهن نخواهد ریخت سنگ ازمشت آتش را

9 به سعی ظلم‌کی رفع مظالم می‌شود بیدل به آب خنجروشمشیرنتوان‌کشت آتش را

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر مکش ای آفتاب از فکر زربرپشت آتش را

شاعر شعر مکش ای آفتاب از فکر زربرپشت آتش را چه کسی است ؟

شاعر شعر مکش ای آفتاب از فکر زربرپشت آتش را بیدل دهلوی می باشد.

شعر مکش ای آفتاب از فکر زربرپشت آتش را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر مکش ای آفتاب از فکر زربرپشت آتش را چیست ؟

قالب شعر مکش ای آفتاب از فکر زربرپشت آتش را غزل است

مضمون اصلی شعر مکش ای آفتاب از فکر زربرپشت آتش را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر