🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
سرایندهٔ فرامرزنامه

سرایندهٔ فرامرزنامه

سرایندهٔ فرامرزنامه
سرایندهٔ فرامرزنامه

چنان از سرایندهٔ فرامرزنامه فرامرزنامه 152

فرامرزنامه 152 ام از 192 فرامرزنامه

چنان دید در خواب کو پدر

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
  • 31
  • 32
  • 33
  • 34
  • 35
  • 36
  • 37

1 چنان دید در خواب کو پدر همی گفت فیروز گر ای پسر

2 که کار تو امشب به کام تو گشت همان توسن چرخ،رام تو گشت

3 شب تیره برخیز سوی حصار برو تا ببینی که پرودرگار

4 چگونه نماید تو را راه دژ شود کشته بر دست تو شاه دژ

5 ولیکن به تنها بباید شدن نباید درین کار دم بر زدن

6 کمندی و تیری تو را یار وبس جز ایزد پناهت مبادا و بس

7 فرامرز دردم برآمد زخواب شگفتی فرومانده از گفت باب

8 همانگه درآمد به پشت سمند روان گشت با خنجر و با کمند

9 چو آمد گرازان به پای حصار به پیش آمدش ناگهان یک سوار

10 پیاده شد و دست اورا به دست گرفت وبرافراز در شد ز پست

11 ورا تا بر باره دژ ببرد ره چاره دژ مر او را سپرد

12 خود از پهلوان زان سپس برکشید شد از چشم او در زمان ناپدید

13 فرامرز دانست کان رهنمای به فرمان دارنده دو سرای

14 درآن تیره شب نزد او آمدست مر ا را ز بد چاره جو آمدست

15 وزآن پس که آن دادگر رهنمای نهان شد زچشم یل پاک رای

16 کمند یلی در زمان داد خم نزد اندر آن تیره شب هیچ دم

17 بینداخت افکند بر کنگره برآمد چو خورشید سوی بره

18 زجادو و دیوان فزون از هزار همه پاسبان بد در آن کوهسار

19 چو دیدند آن پهلو نامور ابا تیغ و کوپال بسته کمر

20 به سنگ وبه تیغ اندر آویختند یکی گرد کینه برانگیختند

21 سپهبد چو زان گونه جادو بدید بزد دست و تیغ از میان برکشید

22 بغرید مانند شیر ژیان فروریخت سرها چو برگ رزان

23 تنی چند بگریخت از نامور برفتند نزد شه بدگهر

24 فرامرز یل شد پس اندر دمان گرازان به کردار ببر بیان

25 بدانست آنجا یل پاک رای ثنا خواند بر داور رهنمای

26 یکی غار تاریک بس هولناک همه جای سختی بد و ترسناک

27 سرایی فروبرده در خاره سنگ که بودی جهان با فراخیش تنگ

28 دمان اندر آن غار تاریک شد چو با دیو دژخیم نزدیک شد

29 بمالید مژگان و پس بنگرید درآن غار تیره یکی کوه دید

30 درازی آن دیو،ده رش فزون تنش هم به سان که بیستون

31 رخش تیره و دیدگانش سفید زبیمش تو گویی جهان نارمید

32 همه تن پر از موی،چون گوسفند تنش زرد و تیره به سان نوند

33 دهانش چو غاری به غار اندرون زبانش چو ماری به خار اندرون

34 همان ناخنانش چو نیش گراز دو دندانش همچون درخت دراز

35 زبانگ پی نامور پهلوان شد آگاه آن دیو تیره روان

36 از آن جای خود ناگهانی بجست برآویخت با نامور پیل مست

37 یکی نعره ای زد که شیر ژیان از آن نعره او بشد ناتوان

سرایندهٔ فرامرزنامه از شاعران بزرگ قرن 5 هجری می باشد و سبک شعری ایشان خراسانی است.
اثر چنان دید در خواب کو پدر فرامرزنامه 152 ام از 192 فرامرزنامه سرایندهٔ فرامرزنامه می باشد
شعر قالب : فرامرزنامه سبک : خراسانی
عکس نوشته
کامنت
سوالات متداول درباره شعر چنان دید در خواب کو پدر

شاعر شعر چنان دید در خواب کو پدر چه کسی است ؟

شاعر شعر چنان دید در خواب کو پدر سرایندهٔ فرامرزنامه می باشد.

شعر چنان دید در خواب کو پدر در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 5 سروده شده است.

قالب شعر چنان دید در خواب کو پدر چیست ؟

قالب شعر چنان دید در خواب کو پدر فرامرزنامه است

سبک شعر چنان دید در خواب کو پدر چیست ؟

سبک شعر چنان دید در خواب کو پدر سبک خراسانی است

مضمون اصلی شعر چنان دید در خواب کو پدر چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
سرایندهٔ فرامرزنامه

چنان از سرایندهٔ فرامرزنامه فرامرزنامه 152

فرامرزنامه 152 ام از 192 فرامرزنامه
بنر