چنین راند والیس دانا سخن از نظامی گنجوی خمسه 21

نظامی گنجوی

آثار نظامی گنجوی

نظامی گنجوی

چنین راند والیس دانا سخن

1 چنین راند والیس دانا سخن که نوباد شه در جهان کهن

2 به تعلیم دانش تنومند باد به دانش پژوهی برومند باد

3 چو فرمود سالار گردنکشان که هر کس دهد زانچه دارد نشان

4 چنین گشت بر من به دانش درست که جز آب جوهر نبود از نخست

5 ز جنبش نمودن به جائی رسید کزو آتشی در تخلخل دمید

6 چو آتش برون راند برق از بخار هوائی فرو ماند از او آبدار

7 تکاشف گرفت آب از آهستگی زمین سازور گشت از آن بستگی

8 چو هر جوهر خاص جایی گرفت جهان از طبیعت نوائی گرفت

9 ز لطفی که سر جوش آنجمله بود گره بست گردون و جنبش نمود

10 نیوشاگر این را نخواهد شنید کز آبی چنین پیکر آمد پدید

11 نمودار نطفه بر راستان دلیلی است قطعی بر این داستان

عکس نوشته
کامنت
comment