- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چنین راند والیس دانا سخن که نوباد شه در جهان کهن
2 به تعلیم دانش تنومند باد به دانش پژوهی برومند باد
3 چو فرمود سالار گردنکشان که هر کس دهد زانچه دارد نشان
4 چنین گشت بر من به دانش درست که جز آب جوهر نبود از نخست
5 ز جنبش نمودن به جائی رسید کزو آتشی در تخلخل دمید
6 چو آتش برون راند برق از بخار هوائی فرو ماند از او آبدار
7 تکاشف گرفت آب از آهستگی زمین سازور گشت از آن بستگی
8 چو هر جوهر خاص جایی گرفت جهان از طبیعت نوائی گرفت
9 ز لطفی که سر جوش آنجمله بود گره بست گردون و جنبش نمود
10 نیوشاگر این را نخواهد شنید کز آبی چنین پیکر آمد پدید
11 نمودار نطفه بر راستان دلیلی است قطعی بر این داستان