چنان سدّی ز چین بسته از شاطرعباس صبوحی غزل 45

شاطرعباس صبوحی

آثار شاطرعباس صبوحی

شاطرعباس صبوحی

چنان سدّی ز چین بسته است آن زلفین گیسویش

1 چنان سدّی ز چین بسته است آن زلفین گیسویش که یأجوج نگه را نیست ره در کشور رویش

2 نگردد تا سپاه خط تمامی جمع، ممکن نیست خلاص اسکندر دل از عقابین دو ابرویش

3 رُخش گوئی بهشت است و دهان کوثر قدش طوبی دو صد حور و دو صد غلمان همیشه مات در کویش

4 و یا رویش بهار است و جبین چون لالهٔ حمرا قدش سرو و دو چشمش نرگس و سنبل بود مویش

5 اگر گویم که شیرین است یا لیلی، روا باشد که صد فرهاد و مجنون، چشم و دل دارند بر سویش

6 اگر طعنه زند بر ماه و خور، نبود عحب، زانرو که باشد هر دو تصویر دو چشم مست جادویش

7 صبوحی خاک بر سر کن ز چشمان آب خون جاری که عشق آتش بود دلبر به یادت می‌جهد خویَش

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر