- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زهی با لعل تو شهد و شکر هیچ خهی با روی تو شمس و قمر هیچ
2 لبم را بر لبت نه تا ببینم که با او نسبتی دارد شکر هیچ
3 دهانت دیدم وآن گشت باطل که می گفتم نیاید در نظر هیچ
4 وزین معنی عجب دارم که چون من جهانی دل نهادستند بر هیچ
5 ز دندان تو نیز اندر شگفتم که چندین در نهان چونست در هیچ
6 درین مدت که از روی تو دورم که چون عمرت ندیدم برگذر هیچ
7 شکیبایی و دل آبند و روغن ندارند الفتی با یکدگر هیچ
8 تو مست حسن و من مست تو ونیست ترا از من مرا از خود خبر هیچ
9 همی ترسم که عشق سیف با تو شود چون کار دنیا سربسر هیچ