زهی با لعل میگونت شکر هیچ از سیف فرغانی غزل 131

سیف فرغانی

آثار سیف فرغانی

سیف فرغانی

زهی با لعل میگونت شکر هیچ

1 زهی با لعل میگونت شکر هیچ خهی با روی پر نورت قمر هیچ

2 عزیزش کن بدندان گر بیفتد ملاقاتی لبت را با شکر هیچ

3 دلم را در نظر آمد دهانت عجب چون آمد او را در نظر هیچ

4 عرق بر عارض تو آب بر آب حدیثم در دهانت هیچ در هیچ

5 ز وصف آن دهان من در شگفتم که مردم چون سخن گویند بر هیچ

6 من از عشق تو افتاده بدین حال نمی پرسی ز حال من خبر هیچ

7 چنان بیگانه کشتستی که گویی ندیدستی مرا بر ره گذر هیچ

8 نشستم سالها بر خوان عشقت بجز حسرت ندیدم ماحضر هیچ

9 دلی از سیف فرغانی ببردی چه آوردی تو ما را از سفر هیچ

عکس نوشته
کامنت
comment