- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زهی نسخه آفرینش جمالت نکت یاب مجموعه گل خیالت
2 به فطرت فزونی نخواهد زبولت ز ظلمت برونی نباشد زوالت
3 همیشه حق از قول و رای تو روشن نپوشیده موج حوادث زلالت
4 به حد خرد هست پرواز هر تن تو روحی خرد پرد از پر و بالت
5 همه وجدها صوفیان را ز قولت همه حال ها قدسیان را ز حالت
6 به اعجاز قولت که ایمان نیارد حلالت بود خون منکر، حلالت
7 به باطن تو را دید آدم مقدم ز صدر جنان شد به صف نعالت
8 به پیرامنت سایه ظاهر نگردد که خور گشته طالع فراز نهالت
9 به حسن تو نقاش نقشی نیارد که صنعت گری ختم شد بر کمالت
10 توان گفت لیس کمثله به شأنت که در غیب نبود مثال مثالت
11 «نظیری » چنان ساز صافی سخن را که روح نبی خوش شود از مقالت