- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زهی پیمان شکن دلبر نکوپیمان به سر بردی مرا بستی و رخت دل سوی یار دگر بردی
2 کشیدی در میان کار خلقی را به طراری پس آنگه از میان خود را به چالاکی بدر بردی
3 دلی کز من به صد جان و به صد دستان نبردندی به چشم مست عالمسوز حیلت گر بدر بردی
4 همین بد با سنایی عهد و پیمان تو ای دلبر نکو بگذاشتی الحق نکو پیمان به سر بردی