طغرل احراری

طغرل احراری

طغرل احراری
طغرل احراری

زهی آیینه را حیرت خیال عکس از طغرل احراری غزل 55

غزل 55 ام از 326 غزلیات

زهی آیینه را حیرت خیال عکس تصویرت

1 زهی آیینه را حیرت خیال عکس تصویرت کمان فتنه را ناوک حدیث چشم زهگیرت!

2 چو خاک اکنون به باد از آتش تیغ توام لیکن بسی جوهر ز خونم گل کند از آب شمشیرت

3 نمی‌روید به جز یاقوت دیگر هیچ از خاکش اگر ریزد به هر جا قطره‌ای از خون نخچیرت

4 وجوب سرنوشت خامه نی نیست بشکستن درستی نیست ممکن در قلم انشای تصویرت

5 نبندد بسته زلفت در شادی به روی خود که فتح‌الباب غم دارد همین آواز زنجیرت

6 صفا همچون عرض شد لازم جسم لطیف تو مگر از جوهر خورشید بنمودند تخمیرت؟!

7 ز نیرنگ عجایب‌خانه چشم تو حیرانم که دارد فتنه را بیدار خواب ناز تعبیرت

8 ز بوی غنچه مدح تو اکنون وقت آن باشد گلستان بشکفد در صفحه‌ام از رنگ تحریرت

9 کماندار خیال ابرویت تا ناوک‌افکن شد نفس مانند رنگم رفت دنبال پر تیرت

10 چه افسون است یارب در زبان مار آن گیسو که عالم را کنون با یک سر مو کرد تسخیرت؟!

11 خوشا از مصرع موزون دریای سخن طغرل قیامت می‌کشد کلک فرنگستان تصویرت

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر زهی آیینه را حیرت خیال عکس تصویرت

شاعر شعر زهی آیینه را حیرت خیال عکس تصویرت چه کسی است ؟

شاعر شعر زهی آیینه را حیرت خیال عکس تصویرت طغرل احراری می باشد.

شعر زهی آیینه را حیرت خیال عکس تصویرت در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 14 سروده شده است.

قالب شعر زهی آیینه را حیرت خیال عکس تصویرت چیست ؟

قالب شعر زهی آیینه را حیرت خیال عکس تصویرت غزل است

مضمون اصلی شعر زهی آیینه را حیرت خیال عکس تصویرت چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.