- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دوری از یار اختیاری نیست لیک ما را ز بخت یاری نیست
2 چه کنم؟ با ستیزه رویی بخت چاره الّا که سازگاری نیست
3 هم ز عشقت بپرس حال دلم گر بقول من استواری نیست
4 تا بگوید که بی توام شب و روز کار جز ناله ها و زاری نیست
5 عشق و نام نکو چگونه بود؟ عشق جز رنج و جان سپاری نیست
6 ای که در عشق عافیت طلبی غلطست این که می شماری نیست
7 هر کجا عشق، مستی و پستیست علم و زهد و بزرگواری نیست
8 عاشق تر از سرزنش کجا ترسد؟ عاشقی جز که بردباری نیست
9 بر سر کوی عاشقان چه کند هر کرا برگ عجز و خواری نیست؟
10 گو برو آب روی خویش مبر هر کرا روی خاکساری نیست