جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

خیره از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 3026

غزل 3026 ام از 6329 غزلیات

خیره چرا گشته‌ای خواجه مگر عاشقی

1 خیره چرا گشته‌ای خواجه مگر عاشقی کاسه بزن کوزه خور خواجه اگر عاشقی

2 کاش بدانستیی بر چه در ایستاده‌ای کاش بدانستیی بر چه قمر عاشقی

3 چشمه آن آفتاب خواب نبیند فلک چشمت از او روشنست تیزنظر عاشقی

4 شیر فلک زین خطر خون شده استش جگر راست بگویم مرنج سخته جگر عاشقی

5 ای گل تر راست گو بر چه دریدی قبا ای مه لاغرشده بر چه سحر عاشقی

6 ای دل دریاصفت موج تو ز اندیشه‌هاست هر دم کف می‌کنی بر چه گهر عاشقی

7 آنک از او گشت دنگ غم نخورد از خدنگ ور تو سپر بفکنی سسته سپر عاشقی

8 جمله اجزای خاک هست چو ما عشقناک لیک تو ای روح پاک نادره‌تر عاشقی

9 ای خرد ار بحریی دم مزن و دم بخور چون هنرت خامشیست بر چه هنر عاشقی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر خیره چرا گشته‌ای خواجه مگر عاشقی

شاعر شعر خیره چرا گشته‌ای خواجه مگر عاشقی چه کسی است ؟

شاعر شعر خیره چرا گشته‌ای خواجه مگر عاشقی جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر خیره چرا گشته‌ای خواجه مگر عاشقی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر خیره چرا گشته‌ای خواجه مگر عاشقی چیست ؟

قالب شعر خیره چرا گشته‌ای خواجه مگر عاشقی غزل است

مضمون اصلی شعر خیره چرا گشته‌ای خواجه مگر عاشقی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر