-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خیره چرا گشتهای خواجه مگر عاشقی کاسه بزن کوزه خور خواجه اگر عاشقی
2 کاش بدانستیی بر چه در ایستادهای کاش بدانستیی بر چه قمر عاشقی
3 چشمه آن آفتاب خواب نبیند فلک چشمت از او روشنست تیزنظر عاشقی
4 شیر فلک زین خطر خون شده استش جگر راست بگویم مرنج سخته جگر عاشقی
5 ای گل تر راست گو بر چه دریدی قبا ای مه لاغرشده بر چه سحر عاشقی
6 ای دل دریاصفت موج تو ز اندیشههاست هر دم کف میکنی بر چه گهر عاشقی
7 آنک از او گشت دنگ غم نخورد از خدنگ ور تو سپر بفکنی سسته سپر عاشقی
8 جمله اجزای خاک هست چو ما عشقناک لیک تو ای روح پاک نادرهتر عاشقی
9 ای خرد ار بحریی دم مزن و دم بخور چون هنرت خامشیست بر چه هنر عاشقی