-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خیره کند مرد را مهر درم داشتن حیف ز همچون خودی چشم کرم داشتن
2 وای ز دلمردگی خوی بد انگیختن آه ز افسردگی روی دژم داشتن
3 راز برانداختن از روش ساختن دیده و دل باختن پشت و شکم داشتن
4 جوهر ایمان ز دل پاک فراروفتن گردی از آن در خیال بهر قسم داشتن
5 تازگی شوق چیست؟ رنگ طرب ریختن چهره ز خوناب چشم رشک ارم داشتن
6 با همه اشکستگی دم ز درستی زدن با همه دلخستگی تاب ستم داشتن
7 در خم دام بلا بال فشان زیستن با سر زلف دو تا عربده هم داشتن
8 دل چو به جوش آیدی عذر بلا خواستن جان چو بیاسایدی شکوه ز غم داشتن
9 بهر فریب از ریا دام تواضع مچین دل نرباید همی تیغ ز خم داشتن
10 نقش پی رفتگان جاده بود در جهان هر که رود بایدش پاس قدم داشتن
11 با نگه خویشتن چهره نیارست شد عشوه دهد گر حیاست ز آینه رم داشتن
12 اشک چنان بی اثر ناله چنین نارسا دیده و دل را سزد ماتم هم داشتن
13 خجلت کردار زشت گشته به عاصی بهشت باغ ز کوثر گرفت جبهه ز نم داشتن
14 گریه از بی کسی ست بو که درین پیچ و تاب تن به روانی دهد نامه ز نم داشتن
15 غالب آواره نیست گر چه به بخشش سزا خوش بود از چون تویی چشم کرم داشتن