جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

بهار از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 570

غزل 570 ام از 6329 غزلیات

بهار آمد بهار آمد بهار خوش عذار آمد

1 بهار آمد بهار آمد بهار خوش عذار آمد خوش و سرسبز شد عالم اوان لاله زار آمد

2 ز سوسن بشنو ای ریحان که سوسن صد زبان دارد به دشت آب و گل بنگر که پرنقش و نگار آمد

3 گل از نسرین همی‌پرسد که چون بودی در این غربت همی‌گوید خوشم زیرا خوشی‌ها زان دیار آمد

4 سمن با سرو می‌گوید که مستانه همی‌رقصی به گوشش سرو می‌گوید که یار بردبار آمد

5 بنفشه پیش نیلوفر درآمد که مبارک باد که زردی رفت و خشکی رفت و عمر پایدار آمد

6 همی‌زد چشمک آن نرگس به سوی گل که خندانی بدو گفتا که خندانم که یار اندر کنار آمد

7 صنوبر گفت راه سخت آسان شد به فضل حق که هر برگی به ره بری چو تیغ آبدار آمد

8 ز ترکستان آن دنیا بنه ترکان زیبارو به هندستان آب و گل به امر شهریار آمد

9 ببین کان لکلک گویا برآمد بر سر منبر که ای یاران آن کاره صلا که وقت کار آمد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بهار آمد بهار آمد بهار خوش عذار آمد

شاعر شعر بهار آمد بهار آمد بهار خوش عذار آمد چه کسی است ؟

شاعر شعر بهار آمد بهار آمد بهار خوش عذار آمد جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر بهار آمد بهار آمد بهار خوش عذار آمد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر بهار آمد بهار آمد بهار خوش عذار آمد چیست ؟

قالب شعر بهار آمد بهار آمد بهار خوش عذار آمد غزل است

مضمون اصلی شعر بهار آمد بهار آمد بهار خوش عذار آمد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر