1 بهار و گریه صید تو صبح اقبال است که سبز گشتن دام و قفس پر و بال است
2 حریم کعبه بخشش بهشت راحت ما خطاست صید اگر نامه های اعمال است
1 چه گویم با کسی راز دل دیوانه خود را که خوابم می برد گر سرکنم افسانه خود را
2 سرانجام خیال توتیای غیرتی دارم به چشم خود کشم خاکستر پروانه خود را
1 ای گلشن از بهار خیال تو سینهها برگ گل از طراوت نامت سفینهها
2 هرجا غمت رواج دهد گوهر شکست بر سنگ خاره رشک برند آبگینهها
1 زنجیری طرهات ختنها سودایی جلوهات چمنها
2 فریاد که دم نمیتوان زد بییاد تو هیچ ما و منها
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به