- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سخنها بر زبان چون رشته ها بر سوزنی پیچید خوش آزاری کشد هوشی که در فهمیدنی پیچد
2 دلم گر پنجه با فولاد گیرد تا بد از جوهر ندارد دستم آن قدرت که طرف دامنی پیچد
3 به خارم هر که آتش می زند در پرده می سوزم مبادا دود تلخی در دماغ دشمنی پیچد
4 نبندد خواب غفلت بال پرواز دل روشن ندیدم ذره ای هرگز به دام روزنی پیچد
5 به این نیرنگها صید دلم کردن به آن ماند که طفل از ساده لوحی بلبلی در گلشنی پیچد
6 ز بیم حرف سرد دوستان آتش مزاجان را نفس دودی است کز باد صبا در گلخنی پیچد
7 نفس پیچد چو دود از وصف هر مویش اسیر امشب چه خواهم گفت اگر آن طره در پیچیدنی پیچد