- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 صحبت زیرکان چو بوی از گُل عظت ناصحان چو طعم از مُل
2 بیغرض پند همچو قند بُوَد با غرض پند پای بند بُوَد
3 در مشام خرد چه زشت آید هر نسیمی که نز بهشت آید
4 بهر اندام دادن اوباش دل چو سندان زبان چو سوهان باش
5 بشناسی ز راه دیدهٔ روح فاتحهٔ دین چو روی داد فتوح
6 وسعت آنجا که راه یزدانست تنگی اینجا که بندِ انسانست
7 انّ فی دیننا بخوان و بمان فی کبد را برآن و تیز بران
8 راه یزدان رهِ فراخ آمد گلشن و بوستان و کاخ آمد
9 هر مشامی کزین نسیم بهشت نتواند شنید باشد زشت