- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گاه به رنگ مایلی گاه به بوی بی نسق دستهٔ باطلت کهبست ایچمن حضور حق
2 تا تو ز حرص بگذری و ز غم جوع وارهی چیده زمین و آسمان عالم کاسه و طبق
3 عمر شد و همان بجاست غفلت خودنماییات از نظر تو دور رفت آینههای ماسبق
4 پوست به تن شکنجه چید هر سر مو به خم رسید منتخب چه نسخه است اینکه شکستهای ورق
5 در عمل محال هم همت مرد سرخروست برد علم بر آسمان پای حنایی شفق
6 تحفهٔ محفل حضور درکف عرض هیچ نیست کاش شفیع ما شود آینهسازی عرق
7 قانع قسمت ازل وضع فضولش آفت است مغز به امتلا سپرد پسته دمی که گشت شق
8 خواه دو روزه عمر گیر خواه هزار سال زی یک نفس است صد جنون، یک رمق است صد قلق
9 هرکس ازین ستمکشان قابل التفات نیست چشم به هر چه وا کند بیدل ماست مستحق