سنایی غزنوی

سنایی غزنوی

سنایی غزنوی
سنایی غزنوی

گاه آن آمد بتا کاندر خرابی از سنایی غزنوی غزل 427

غزل 427 ام از 1794 غزلیات

گاه آن آمد بتا کاندر خرابی دم زنی

1 گاه آن آمد بتا کاندر خرابی دم زنی شور در میراث خواران بنی آدم زنی

2 بارنامهٔ بی‌نیازی برگشایی تا به کی آتش اندر بار مایهٔ کعبه و زمزم زنی

3 صدهزاران جان متواری در آری زیر زلف چون به دو کوکب کمند حلقه‌ها را خم زنی

4 بر سر آزادگان نه تاج گر گوهر نهی بر سر سوداییان زن تیغ گر محکم زنی

5 تیغ خویش از خون هر تر دامنی رنگین مکن تو چو رستم پیشه‌ای آن به که بر رستم زنی

6 در خرابات نهاد خود بر آسودست خلق غمزه بر هم زن یکی تا خلق را بر هم زنی

7 پاکبازان جهان چون سوختهٔ نفس تواند خام طمعی باشد ار با خام دستان دم زنی

8 ما به امیدی هدف کردیم جان چون دیگران تا چو تیر غمزه سازی بر سنایی هم زنی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر گاه آن آمد بتا کاندر خرابی دم زنی

شاعر شعر گاه آن آمد بتا کاندر خرابی دم زنی چه کسی است ؟

شاعر شعر گاه آن آمد بتا کاندر خرابی دم زنی سنایی غزنوی می باشد.

شعر گاه آن آمد بتا کاندر خرابی دم زنی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 5 سروده شده است.

قالب شعر گاه آن آمد بتا کاندر خرابی دم زنی چیست ؟

قالب شعر گاه آن آمد بتا کاندر خرابی دم زنی غزل است

مضمون اصلی شعر گاه آن آمد بتا کاندر خرابی دم زنی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر