-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گاه با مجنون و گاهی با صبا سر می کنم خانه بر دوشم نمی دانم کجا سر می کنم
2 غفلتم می سوزد اما نیستم بی یاد او درمیان خنده گاهی گریه ها سر می کنم
3 دلنشینم گشته گرد کوچه افتادگی خاکسارم در پناه نقش پا سر می کنم
4 تا قناعت کرد مشت استخوانم را غبار روز و شب در سایه بال هما سر می کنم
5 تشنه خون بهارم کی کشم منت ز ابر در سموم آباد بی آب و هوا سر می کنم
6 گر نبردم ره به جایی نیست از تقصیر خضر من که در هر گام راهی چون صبا سر می کنم
7 گشته ام بیگانه زود آشنا یاران اسیر من که با بیگانگان هم آشنا سر می کنم