- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کس نزد پای بگویت که نه سر داد آنجا روید از خاک مگر خنجر بیداد آنجا
2 زلفت ار گرد برانگیخت زشهری چه عجب خاک یکسلسله دل آمده بر باد آنجا
3 بهوای گل رویت چمنی باز نماند که نیامد دل شوریده بفریاد آنجا
4 چه فتاده است در آنکوی که نگذشت بر او باری از قافله دل که نیفتاد آنجا
5 خوشمقامیست فرح بخش خرابات مغان بود از مغبچه کان تا ابدآباد آنجا
6 گر بصحرای جنون بگذری ای باد صبا می بیار از دل زنجیری ما باد آنجا
7 نیرا بادیه عشق عجب دامگهی است که رود سر زده صید از پی صیاد آنجا