- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به مجنون کسی گفت کای نیک پی چه بودت که دیگر نیایی به حی؟
2 مگر در سرت شور لیلی نماند خیالت دگر گشت و میلی نماند؟
3 چو بشنید بیچاره بگریست زار که ای خواجه دستم ز دامن بدار
4 مرا خود دلی دردمند است ریش تو نیزم نمک بر جراحت مریش
5 نه دوری دلیل صبوری بود که بسیار دوری ضروری بود
6 بگفت ای وفادار فرخنده خوی پیامی که داری به لیلی بگوی
7 بگفتا مبر نام من پیش دوست که حیف است نام من آنجا که اوست