یکی پرسید آن شوریده از عطار نیشابوری الهی نامه 6

عطار نیشابوری

آثار عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

یکی پرسید آن شوریده جان را

1 یکی پرسید آن شوریده جان را که چون می‌بینی این کار جهان را

2 چنین گفت این جهان پُر غم و رنج بعینه آیدم چون نطعِ شطرنج

3 گهی آرایشی بیند بصف در گهی بر هم زنندش چون دو صفدر

4 یکی را می‌برند از خانهٔ خویش دگر را می‌نهند آن خانه در پیش

5 گهی بر شه درآیند از حوالی بصد زاری کنندش خانه خالی

6 چنین پیوسته تا آنگه که دانند که این نطع مزخرف برفشانند

7 چنان لهو و لعب کردست مغرور شدی مشغولِ مال و ملک و منشور

8 تو شهبازی، گشاده کن پر و بال بپر زین دامگاه لعب اطفال

عکس نوشته
کامنت
comment