1 سخن نرم گوی با سایل گر ز مالَش نمی دهی نفقه
2 زآنکه در روی اهل حاجت هست قول خوش از مقولۀ صدقه
1 چون سوی اینان لئیمی پی برد لقمه ای چند از طعام وی خورد
2 چون بخواند سفله دیگر مرا سویش آن لذت شود رهبر مرا
1 چاره نبود اهل شهوت را ز زن صحبت زن هست بیخ عمر کن
2 زن چه باشد ناقصی در عقل و دین هیچ ناقص نیست در عالم چنین