سیف فرغانی

سیف فرغانی

سیف فرغانی
سیف فرغانی

چنان بوصل تو میلیست خاطر ما از سیف فرغانی غزل 4

غزل 4 ام از 736 غزلیات

چنان بوصل تو میلیست خاطر ما را

1 چنان بوصل تو میلیست خاطر ما را که دل بصحبت یوسف کشد زلیخا را

2 بیا بیا که بشب چون چراغ درخوردست بروز شمع جمال تو مجلس ما را

3 ترا بصحبت ما هیچ رغبتی باشد اگر بود بنمک احتیاج حلوا را

4 ز خاک درگهت ابرام دور می دارم که آب درنفزاید ز سیل دریا را

5 بوصف حسنت اگر دم نمی زنم شاید که نیست حاجت مشاطه روی زیبا را

6 جفا و ناز بیکبارگی مکن امروز ذخیره کن قدری زین متاع فردا را

7 زلعل خود شکری، من گشاده می گویم، بده وگرنه میان بسته ایم یغما را

8 مرا ز لعل تو یک بوسه آرزو کردن سزد که عرصه فراخست مر تمنا را

9 ز جام عشق تو مستم چنانکه بر رویت بوقت بوسه فراموش می کنم جا را

10 بوصل خویشم دی وعده کرده ای و امروز چنین غزل زرهی بس بود تقاضا را

11 ز بهر تاج وصال تو سیف فرغانی (شب فراق نخواهد دواج دیبا را)

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چنان بوصل تو میلیست خاطر ما را

شاعر شعر چنان بوصل تو میلیست خاطر ما را چه کسی است ؟

شاعر شعر چنان بوصل تو میلیست خاطر ما را سیف فرغانی می باشد.

شعر چنان بوصل تو میلیست خاطر ما را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر چنان بوصل تو میلیست خاطر ما را چیست ؟

قالب شعر چنان بوصل تو میلیست خاطر ما را غزل است

مضمون اصلی شعر چنان بوصل تو میلیست خاطر ما را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر